محسن صالحی‌خواه، روزنامه‌نگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

حق الهی برای حکومت؟

هیچ رئیس دولتی در تاریخ ایران پس از انقلاب، مثل ابراهیم رئیسی به پاستور راه نیافته است. و شاید هیچ رئیس دولتی کارگزارانی در این سطح با خود به پاستور نبرده است. در واقع انتخابات ۱۴۰۰ و رئیس‌جمهور شدن سیدابراهیم رئیسی را می‌توان از جهات مختلف مورد مطالعه قرار داد. چون رئیسیون و آنهایی که به دلیل تولد دولت سیزدهم از قرارگاه‌ها، نهادها و موسسات مختلف به دولت راه پیدا کردند و مسئولیت‌هایی گرفتند که پیش از این در اختیار اشخاصی باتجربه بود، قصد دارند ثابت کنند که بهترین عملکرد تاریخ ایران را داشته‌اند و برای شعور مخاطب احترامی قائل نیستند. به همین دلیل، کوچک‌ترین روایتی بر خلاف آنچه آنها می‌خواهند، با هجمه شدید مواجه می‌شود.

مهم نیست یک رسانه مستقل یا اصلاح‌طلب انتقاد یا روایتی را منتشر کند که بر خلاف عملیات دستاوردسازی آنان باشد، یا مرکز پژوهش‌های مجلس گزارشی منتشر کند که به مذاق دوستان خوش نیاید. مرکز پژوهش‌ها بد است چون چند‌ روز پیش در گزارشی اعلام کرد مردم ایران در ۱۴۰۱ شرایط سختی از لحاظ اقتصادی داشتند و نیمی از آنها کم‌تر از حد استاندارد کالری مصرف کردند.

اعتراض به گزارش مرکز پژوهش‌ها به کودکانه‌ترین وجه ممکن پاسخ داده شد. پیش از این ما – روزنامه‌نگاران مستقل – متهم بودیم که خوراک برای رسانه‌های ضدانقلاب تهیه می‌کنیم، چندی بعد مرکز پژوهش‌های مجلس توسط رسانه رسمی دولت – ایرنا – به تهیه خوراک برای ضدانقلاب متهم شد. به طور کلی هر شخص یا قلمی که نقدی به ساخت قدرت به خصوص دولت رئیسی وارد کند، برای رسانه ضدانقلاب محتوا تهیه کرده است.

اضافه کنید به این لیست قالیبافی‌ها و دیگران را که البته تفاوت چندانی با هم ندارند. در این فقره، شهرداری تحت مدیریت زاکانی – که جایزه حضور او در مناظرات ۱۴۰۰ بود – شباهت بسیار زیادی به دولت سیزدهم و انصارش دارد. این همان تفکری است که برندهای رسانه‌ای مهم و مطرحی مثل همشهری، ایران و ایرنا را در حد روزنامه دیواری و پایگاه‌های خبری وابسته به قرارگاه‌ها، تنزل داده است. تفکری که فکر می‌کند قرارداد دو میلیارد یورویی برای خریدن اتوبوس – که کم‌ترین وظیفه شهرداری است – دستاورد محسوب می‌شود.

از لشکر کودکان رسانه‌ای که ناگهان از پشت میز تحریریه یک پایگاه خبری، خودشان را در جایگاه اداره بزرگ‌ترین روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها دیدند، غیر از این هم انتظار نمی‌رود. از آنهایی که سال‌ها فقط به عنوان خبرنگار و در حقیقت به عنوان کارمند در روابط عمومی نهادها کار کردند و حالا قرار است برای رسانه‌ها سیاست‌گذاری کنند، انتظار دیگری نیست. آنها تا پیش از قرار گرفتن در قدرت – که در سینی نقره تقدیم‌شان شد – شعارهای زیبایی می‌دادند. نه فقط آن‌ها؛ حتی محمدباقر قالیباف مدعی بود که شما نمی‌توانید‌ ولی انقلابی‌ها می‌توانند. اما وقتی در جایگاه اجرا قرار گرفتند، دیدند نمی‌شود کاری از پیش برد.

منطق‌شان این است دلار در دولت روحانی N برابر شد اما در سه سال دولت رئیسی کمتر از این افزایش پیدا کرده است. پس باید خوشحال باشیم دلار به یک رقم رند ریالی با ۶ صفر نرسیده است. یا باید از ساخت ابرپروژه در سریلانکا (که در جای خود افتخارآمیز است) ذوقی مستمر داشته باشیم و آن را جایگزین ناراحتی از گرانی مواد غذایی، خودرو، مسکن و مانند آن کنیم.

باید از پروژه ساخت هواپیما که خدا می‌داند چقدر باید برای آن هزینه شود، خوشحال باشیم اما نگوییم چرا مثل کشورهای معمولی نمی‌توانیم هواپیما بخریم. باید ایران ۱۴۰ که پس از سقوط دوباره آنتونوف ۱۴۰ خوانده شد را فراموش کنیم. هیچ کاری غیرممکن نیست اما معروف‌ترین شرکت‌ها سال‌ها وقت صرف ساخت هواپیما کردند و بسیاری کشورها در این زمینه شکست خوردند. قرار است طی یک‌ سال باقی مانده دولت سیزده، هواپیما هم ساخته شود؟ حتی وعده هم باید کمی پشتوانه داشته و کودکانه نباشد.

حرف اطرافیان رئیس دولت سیزدهم این است که روایت‌شان نباید خدشه‌دار شود؛ دولت رئیسی موفق‌ترین دولت پس از انقلاب بوده، دستاوردهایی به خصوص در حوزه اقتصاد داشته که باید در قاب تلویزیون و پرده سینما دیده شود و مردم یاد بگیرند که آنچه در ۱۴۰۰ اتفاق افتاد به نفع‌شان بود. سفره چیز دیگری می‌گوید؟ فاقد اهمیت است.

انتهای پیام



نیازمندی های اصفهان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *