رضا رئیسی، روزنامهنگار، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
به طور معمول مقامات عالی رتبه و چهره های شاخص سیاسی دو چهره و نمایه نزد افکار عمومی دارند. اولی جایی است که آنان در قامت مونولوگ گویی پشت تریبون ظاهر شده و به ایراد سخن و رهنمود می پردازند که چهره ترسیمی آنان عطف به این تریبون یکطرفه شمایلی سخنورانه و کاریزماتیک دارد و دومی جایی است که در گفتوگو با اصحاب رسانه، خبری از تریبون یکسویه نیست و آنان مجبور به پاسخگویی و برقراری دیالوگ می شوند و عیب و هنر خود را نشان می دهند و اینجاست که عیار سیاسی آنان محکی جدی میخورد.
محمد باقر قالیباف چند سالی می شود که در قامت ریاست قوه مقننه در سپهر سیاسی ایران به رتق و فتق امور ساختمان بهارستان مشغول است. مردی که خاستگاه نظامی و سرداری دارد و بعد از آن نیز ١٢ سال در قامت ریاست بلدیه پایتخت یک مدیر عملیاتی و به قول برخی تکنوکرات بوده است و جالب آنکه هر بار که شانس خود را برای حضور در راس هرم سیاسی آزموده با شکست و ناکامی روبرو شده و نشان داده که در قامت یک سیاستمدار کارکشته و کیاس نیست و ظرفیت نقش آفرینی در سپهر سیاسی آنهم در سطوح عالی و مورد اقبال افکار عمومی را ندارد.
این روزها بعد از برگزاری نشست خبری رئیس مجلس، نام قالیباف یکبار دیگر به صدر واکنش های سیاسی و رسانه ای آمد و پیرو قبض و بسط های رسانهای پر بسامد در پیرامون وی، موجی از تحلیل و واکنش نیز در خصوص نسبت قالیباف با سیاست روز و نحوه تعاملات او و طیف همراهش با دولت براه افتاد.
عدهای اظهارات قالیباف در خصوص ظریف و نیز پاسخش در ارتباط با ابلاغ قانون حجاب و البته موضعش در خصوص مذاکرات را دال بر عبور وی از وفاق مد نظر دولت و گارد غیر تعاملی او در مورد قوه مجریه ارزیابی و تحلیل کردند.
آنان مستند به مواضع ٣ ماه اخیر قالیباف در مجلس و مجادلات کلامی و تذکرات به نمایندگان سوپر انقلابی از پشت تریبون ریاست مجلس، این واکنش ها را دال بر همراهی و هماهنگی و همسویی با دولت چهاردهم در قالب پروژه «وفاق ملی» ارزیابی کرده و عطف به این پیش فرض اظهارات در نشست خبری را غیر منتظره و برآمده از یک چرخش ناگهانی و عبور و عدول از وفاق گرایی ارزیابی کردند.
حال آنکه آنان توجه نداشته و ندارند که قالیباف در مقام ریاست قوه مقننه و اداره جلسات مجلس در مواجهه با تندروها، مجبور به اتخاذ مواضع توازن ساز بود و این دلیل بر تقابل او با تندروها آنهم در راستای منافع دولت و همراهی با آنان نیست.
نشان به آن نشانی که در جریان کش و قوس مجلس پیرامون ماجرای ظریف و موضوع لایحه اصلاح قانون تابعیت مضاعف در مشاغل حساس، از پشت تریبون به تایید پست عضو دفتر رهبر انقلاب در شبکه ایکس درباره نقل قول از رهبری پرداخت و به نوعی در تایید نظر دولت حرف زد اما نه در روز رای گیری(به گفته خودش با علم و آگاهی دو ماهه از این اتفاق)این موضوع را مطرح ساخت که در رای نمایندگان موثر باشد و حتی خودش آنگونه که بعدتر در کنفرانس خبری اذعان کرد، به قید فوریت طرح رای مخالف داده بود.
نکته ای که نشان می دهد، آنچه او از تریبون علنی در مواجهه با تندروهای مجلس میگوید و بسیاری آن را دال بر همراهی با دولت می گیرند، لزوما همخوان با نظر و عمل او نیست و بدین سان نمی توان مدعی شد که قالیباف چرخش ناگهانی داشته و زیر میز وفاق زده است.
البته بسیاری رای مجلس به کلیت کابینه دولت چهاردهم را مهمترین نشانه از وفاق گرایی قالیباف و همراهانش با دولت و عدم همسویی با سلوک انقلابی ها ارزیابی می کنند، حال آنکه آن رای اعتماد تاریخی بیش و پیش از هر گزاره و گزینه ای به سخنان چند دقیقه آخر و دفاع پایانی پزشکیان و اشارات بی سابقه و علنی گویی بی پرده او از محرمانه های سیاسی باز می گشت و نه رویکرد قالیباف یا هر طیف و جریان دیگری در مجلس.
در دیگر سو برخی عزل یکی از چهره های نزدیک به قالیباف را علت دلخوری او واکنش های به زعم آنان ضد وفاق ملی در کنفرانس خبری ارزیابی کردند، حال آنکه باید گفت اگر تغییر یک نفر منجر به چنین چرخش و تغییر دیدگاهی باشد که باید به قول خود قالیباف فاتحه چنین وفاقی را خواند.
به نظر می رسد این دست تحلیل و تعابیر از چرخش قالیباف یا آنچه مواضع ضد وفاقی او می خوانند، بیش از هر چیزی به اشتباه محاسباتی حامیان دولت از واکنش های چند صباح اخیر وی در مجلس و غلو و آگراندیسمان حامیان جلیلی پیرامون همنوایی و همراهی او با دولت باز می گردد که البته آنان در مذمت قالیباف و وکیل الدوله خواندن وی چنین گفته و ترویج می کردند.
در دیگر سو برخی تحلیلگران به قیاس او با چهره هایی چون مرحوم آیت الله هاشمی و ناطق نوری پرداخته و می گویند که چون قالیباف در مقام ریاست مجلس با این شخصیت ها اشتراک داشته و آنان نیز در برهه های پسینی مورد غضب و نکوهش طیف تندرو بودهاند، پس وی نیز دال بر مواضع میانه روانه اخیر و حملات طیف تندرو به سردار خلبان، در مسیر و سبک و سیاق آنان حرکت میکند، حال آنکه آنان به خاستگاه متفاوت قالیباف توجه ندارند و این نکته را لحاظ نمی کنند که قالیباف نه کاریزمای یک سیاستمدار در سطوح عالی را دارد(شکست های متعدد انتخاباتی) نه کارآزمودگی یک سیاستمدار کهنه کار در نقطه کانونی و گرانیگاه کنشگری سیاسی موثر و تعیین کننده را و چند شباهت و تطابق تاریخی دال بر چنین استنتاج های شاذ و نچسبی نیست.
قالیباف هیچ تغییر خاص و دگرگونی تعیین کنندهای در عرصه سیاسی نداشته است. او یک نظامی تحصیل کرده و تکنوکرات است با پرنسیب و دیسیپلین خاص این مواضع و جایگاه ها که اکنون در قامت رئیس قوه مقننه به اداره مجلس میپردازد و اتفاقا نشان داده که در سپهر سیاست نبوغ خاص و خط کشی و چارچوب منحصر به فردی ندارد و اگر اظهارات اخیر او تعجب برانگیز یا پراکنش شده است، اتفاقا به همین موضوع باز میگردد که او یک سیاستمدار کلاسیک نیست و چون از تریبون مونولوگ ریاست مجلس به عرصه نشست خبری و برقراری دیالوگ آمده است، بیش از هر زمان دیگری در مرئای افکار عمومی قرار گرفته و بر زوایای پیدا و پنهان سیاست ورزی و ذهنیت های او پیرامون مسائل مختلف روز نور تابیده و بیش از پیش هویدا و نمایان شده است.
به زبان ساده او بازیگر قطب ساز و محوری در نقطه کانونی راهبرد وفاق ملی یا ضد وفاق ملی نیست، آنگونه که حامیانش یا همراهان دولت یا برخی منتقدانش مدعی هستند، او در بهترین حالت یک راهبر و نه یک رهبر سیاسی است و باید از همین منظر به او نگریست و به تحلیل اقدامات و گفتارش پرداخت.
انتهای پیام