روزنامه همدان پیام نوشت: «حقوق کودک در فضای مجازی، استفاده از کودکان برای ساخت محتوا در فضای مجازی، موجب زیرپاگذاشتن حقوق آنها میشود، آگاهی بخشی و اطلاعرسانی در مورد حقوق کودکان میتواند در این مورد بسیار اثرگذار باشد و رسانهها در این زمینه میتوانند بسیار مؤثر عمل کنند.
پژوهشگر حوزه حقوق بینالملل کودکان گفت: استفاده روزانه از وسایل هوشمند و برقراری ارتباط و فعالیت در فضای مجازی، همانقدر که میتواند برای زندگی بشر مفید باشد، ممکن است خطراتی به همراه داشته باشد. نادیده گرفتن حقوق کودکان و استفاده از آنها برای تولید فیلم و محتوا در فضای مجازی، گاه چنان رنگ جدی به خود میگیرد که موجب زیرپا گذاشتن حقوق کودکان میشود و این اقدام معمولا توسط نزدیکترین افراد به کودکان یعنی پدر و مادر آنها انجام میشود.
محمدمهدی سیدناصری در گفتوگو با ایرنا درباره مسائلی که در تولید محتوا با استفاده از کودکان و استفاده از آن در فضای مجازی مطرح است، آسیبهایی که این اقدامات میتواند برای کودکان داشته باشد و همچنین ابعاد حقوقی آن توضیح داد:
فعالیت کودکان در فضای مجازی از چندسالگی آغاز میشود؟
این روزها کودکان از لحظهای که چشم به این جهان باز میکنند، از لحظهای که نخستین قدمهای خود را آرام آرام بر میدارند، از نخستین صحبتها و قهقهههای شیرینشان تا تمام روزمرگی آنان سوژه دوربینهای والدین و چشمان هزاران هزار دنبالکننده ناشناس شده است، آن هم بدون آنکه خود، نقشی در انتشار آن داشته باشند.
ما از کودکان اینفلوئنسر (شخصی فعال در شبکههای اجتماعی است که میتواند روی تعداد زیادی مخاطب مؤثر باشد) و بلاگری (فردی که در حوزه خاصی که به آن علاقه دارند، در شبکههای اجتماعی بهویژه یوتیوب و اینستاگرام، محتوای مفید و جذاب تولید میکنند) میگوییم که طی سالهای اخیر در صفحات اینستاگرام ولو به تصادف آنها را به وفور دیدهایم و حتی با احساس خوشایند و حتی لبخندی بر صورت پستهای صفحات آنها را لایک کردهایم.
کودکان کار اینستاگرامی
استفاده از عکس و فیلم کودکان در شبکههای اجتماعی و بهویژه اینستاگرام برای اموری همانند تبلیغات و مدلینگ، مورد انتقاد بسیاری از فعالان حقوق کودکان و کارشناسان مرتبط با حوزه کودک و نوجوان قرار گرفته است. آنها این کار را نوعی سوءاستفاده از کودکان و پایمال کردن حقوق آنان میدانند. این در حالی است که در برخی ویدئوها برای اینکه تعداد بازدید بالا برده شود، کودکان به رفتاری ترغیب میشوند که حتی شایسته بزرگسالان هم نیست.
ما هر روز در فضای مجازی و محیط دیجیتال کودکان فراوانی را میبینیم که گاهی به زور خندانده یا گریانده میشوند، یا ژستها و فیگورهای عجیب و غریب میگیرند تا توجه مخاطب را جلب و دلش را به دست آورند. این کودکان، شیرینزبانی میکنند و بدون این که معنای جملاتی را که به زبان میآورند بدانند، در چرخه کاری وارد میشوند که به کودکان کار اینستاگرامی معروف شده است.
اصطلاح کودکان کار اینستاگرامی چند سالی است که به فضای مطبوعات و رسانهها وارد شده و نگاهی منتقدانه به این مسأله دارد. از این منظر کودک کار، تنها کودکی نیست که سر چهارراهها گل میفروشد یا به مشاغلی از این دست مشغول است. هرگاه شخصی از ثمره تلاش کودکی به سود مالی برسد، میتوان گفت که این کودک حکم کودک کار را دارد زیرا خلاف منشور جهانی حقوق کودک که کار را برای کودکان جایز نمیداند، به کسب درآمد گمارده شده است.
استفاده از تصاویر کودکان در فضای مجازی مختص ایران نیست
کسب درآمد از کودکان در فضای مجازی به واسطه بالابردن دنبالکنندههای صفحه و جذب آگهی انجام میشود. این کار معمولاً از سوی والدین کودک انجام میشود اما حتی گاهی کار به آنجا میکشد که افرادی با عنوان کارگردان کلیپهای اینستاگرامی وارد ماجرا میشوند و آن وقت است که کودک باید علاوه بر والدین به فرمانهای شخص دیگری گوش فرادهد که از او میخواهد برای مخاطبان خودنمایی کند.
در این فعالیتهای تبلیغی، کودک با پوشیدن برندها و مارکهای نامدار، خوردن خوراکیهایی با نامها و برندهایی خاص و حتی استفاده از لوازم آرایش، درآمد کسب میکند.
در اروپا نیز درآمدهای حاصل از تبلیغات آن قدر وسوسه برانگیز است که خانوادههای زیادی وجود دارند که حاضرند فرزندانشان را وسیلهای برای درآمدزایی کنند
البته استفاده از تصاویر کودکان در فضای مجازی بهویژه اینستاگرام، تنها مختص ایران نیست و بسیاری کشورها با چنین پدیدهای درگیرند. بنا بر یافته مرکز پایش والدین و آموزش دیجیتال وزارت آموزش آمریکا، بیش از نیمی از والدین تصاویر فرزندان خود را به صورت آنلاین به اشتراک گذاشتهاند که از این تعداد، ۹۱ درصد این کار را قبل از رسیدن فرزندشان به سن ۵ سالگی انجام دادهاند.
یکی از پلتفرمهای مراقبت آنلاین کودک در انگلیس، فهرستی از پردرآمدترین کودکان اینفلوئنسر را ارائه داده است که بین آنها «رایان کاجی» ۷ ساله با درآمد خالص۱۷.۷ میلیون پوند، «کایل گیرسدورف» ۱۶ ساله با درآمد خالص ۲.۶ میلیون پوند و «اورلیج رز سوداس» ۶ ساله با درآمد خالص ۱.۸ میلیون پوند وجود دارند.
مسأله کودکان کار اینستاگرامی را از چند منظر میتوان مورد بررسی قرار داد. منظر اول، استفاده از کودکان برای کسب درآمد است که ماده ۳۲ کنوانسیون حقوق کودکان که ایران نیز جزو امضاکنندگان آن است، از دولتها خواسته تا از استثمار اقتصادی کودک و هرگونه کاری که برایش زیانبار بوده یا موجب توقف در تحصیل او شده یا برای بهداشت جسمی، روحی، اخلاقی و اجتماعی او مضر باشد، جلوگیری کنند. بر این اساس کودک وقتی در ساعاتی از شبانه روز به جای آن که مشغول تحصیل و اموری همچون بازی و سرگرمی باشد، برای کسب درآمد به بازی در کلیپهای اینستاگرامی وادار میشود در واقع از حقوق خود محروم شده است.
مسأله بعدی درباره کودکان کار اینستاگرامی که بسیار قابل تأمل و دارای اهمیت است، نقض حقوق کودک با تجاوز به حریم خصوصی اوست. حریم خصوصی افراد در واقع همان حریمی است که در عرف و قانون باید به آن احترام گذاشته شود و در برابر ورود و تعرض سایر افراد مصون بماند. ماده ۱۶ کنوانسیون حقوق کودک دو گروه از افراد شامل والدین و اشخاص بیگانه را از دخالت خودسرانه یا غیر قانونی در حریم خصوصی کودک منع کرده است.
در کشورهایی نظیر اتریش، فرانسه و دانمارک کودکان با رسیدن به ۱۸ سالگی میتوانند بهدلیل نقض حریم خصوصی خود، از والدین شکایت کنند. در ایران البته هنوز قوانین روشنی در این باره وجود ندارد اما بر اساس قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب ۱۳۸۱، هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنان را به مخاطره بیاندازد، ممنوع است و مجازات حبس و جزای نقدی برای آن در نظر گرفته شده است.
همچنین بر اساس قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ سوء رفتار یعنی هرگونه فعل یا ترک فعل عمدی که سلامت جسمی، روانی، اخلاقی یا اجتماعی طفل و نوجوان را در معرض خطر و آسیب قراردهد از قبیل ضرب و جرح، محبوس کردن، سو استفاده جنسی، توهین یا تهدید نسبت به طفل یا نوجوان در صورتی که جنبه تأدیبی نداشته باشد یا قرار دادن او در شرایط سخت و غیر متعارف یا خودداری از کمک به او مجازات دارد و جزای حبس درجه ۵، ۶، ۷ و ۸ برای آن در نظر گرفته شده است.
ضرورت آگاهی و اطلاعرسانی در مورد حقوق کودکان
بسیاری از کسانی که دنبالکننده صفحههای منتشر کننده تصاویر کودکان هستند، اطلاع چندانی درباره نقض حریم کودکان که در این گونه صفحات انجام میشود، ندارند. وقتی از آنها میپرسید چرا چنین صفحاتی را دنبال میکنید، پاسخهای بهنسبت مشابهی میدهند.
یک نفر پاسخ تأملبرانگیزتری میدهد: «من معمولا صفحههایی که بچهها در آن با اشتها غذا میخورند و تبلیغ رستوران میکنند دوست دارم. وقتی آدم بزرگها میروند رستوران و برای تبلیغ غذا میخورند خیلی چنگی به دلم نمیزند اما بچهها از طرفی هم خیلی بامزه غذا میخورند و هم راست میگویند برای همین میشود به حرفشان اعتماد کرد.»
این که کودک واقعاً نظر شخصی خودش را میگوید یا طبق گفته والدین یا کارگردان حرف میزند یک بحث است اما نکته دیگر این است که آیا استفاده از این حجم فست فود و غذای ناسالم از سوی کودکی که در حال تبلیغات است چگونه قابل توجیه است؟! شاید کسانی که این صفحهها را دنبال میکنند پیش خودشان خیال کنند والدین لابد صلاح بچه هایشان را بهتر میدانند یا این که وقتی پدر و مادر بچه دلش نمیسوزد، ما چرا کاسه داغتر از آش شویم.
در زمینه آگاهی بخشی و اطلاعرسانی رسانهها میتوانند بسیار مؤثر عمل کنند و حتی چه بسا تأثیر این فرهنگسازی در شبکههای اجتماعی بیشتر باشد چرا که کاربران آنها با چنین محتواهایی بیشتر برخورد دارند.»
انتهای پیام